كادوي خونين
 
داستان هاي عشقي و رومانتيك
داستان خانوادگي وعاشقانه
دو شنبه 5 / 5 / 1392برچسب:, :: 13:50 ::  نويسنده : مجتبي روزبه       

داستاني كه مي خواهم برايتان بگويم: كادوي خونين

همه ي ما روزي دوست دختري داشتيم دوست پسري داشتيم. دوستي كه با اون مثل برادر يا خواهر بوديم

با هم بيرون مي رفتيم شام مي خورديم بستني مي خورديم و... اما كسي گفت: چرا؟

چون تنها بوديم دوست داشتيم با يكي حرف بزنيم  آيا اون يكي پدر و مادرها هستن ؟ نه.

پدر و مادرها هميشه درگيره كارن تا مي خوايم دو كلام باهاشون حرف بزنيم مي گن الان كار دارم بعدا

حرف مي زنيم. خوب اين جوري مي شه كه جوان ها رو آوردن به كساي ديگه كسايي مثل دوست هاي

پسر و دختر حالا ولش كن بريم سر اصل مطلب ... دختري بود به نام مينا اون همين مشكلو داشت. پدر

و مادرش هر دو كار مي كردند وكسي نبود كه با او حرف بزنه اون همين جوري با يك پسر دوست شد.

پسري كه اونو باسه ي خودش نمي خواست بلكه به خاطر پولش مي خواست اون پسر كسي نبود به جز

سينا . سينا يك پسر شرور بود كه با مينا دوست شده بود با هم همه جا رفته بودن كافي شاپ . رستوران

پارك. حتي سينما و.. اون ها چند ماه با هم دوست بودن تا اينكه مينا عاشق يك پسر به نام علي شده بود.

كه حتي علي به خواستگاري مينا هم اومده بود پدر و مادر مينا حرفي نداشتند و مي خواستن كه اون ها

با هم عروسي كنند. مينا هم از اين قضيه بدش نمي اومد چند وقت بعد اون ها با هم عقد  كردند . اما

اين وسط سينا بود كه از اين قضيه ناراحت و عصباني بود. سينا تصميم گرفت كه كادويي براي مينا ببره

يك ماه بعد عروسي كردند وسينا در عروسي شركت كرد. كادويي به مينا داد و به او تبريك گفت واز جشن

خارج شد. عروسي تموم شد. شب كه علي و مينا داشتن كادوها را باز مي كردند به كادوي سينا رسيدند و

وقتي كه در اونو باز كردند يك دفعه اتفاقي افتاد كه نبايد مي افتاد بمبي منفجر شد بمب علي و مينا و خونه

همگي با هم به هوا رفتن وهر دو كشته شدند. آيا اين حق اونا بود كه در شب عروسيشون كشته شن. قضاوت

با خودتون پس ياد بگيريم كه دوستانمون را درست انتخاب كنيم اين هم از كادوي خونين شاد باشيد.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
درباره وبلاگ

به وبلاگ داستان خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان داستان هاي عشقي و رومانتيك و آدرس texs.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 11
بازدید ماه : 96
بازدید کل : 16109
تعداد مطالب : 7
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1